آدمک ها

و من خسته تراز همیشه از جستجوی خویش آمده ام

آدمک ها

و من خسته تراز همیشه از جستجوی خویش آمده ام

بگذارید که با یاد کسی خوش باشم...


 

همیشه دوست داشتم تو مراسم اعتکاف شرکت کنم ولی موقعیتش پیش نیومد یا خودم کوتاهی کرده بودم.چند روز قبل از مراسم اعتکاف امسال یکی از دوستان نزدیکم به من زنگ زد که بیا با هم بریم ،منم بدم نمی اومد تجربه شو داشته باشم،بعد از اینکه به مامانم گفتم قبول کرد که اسم بنویسم و منو دوستم منا خیلی خوشحال بودیم که می تونیم برای سه روز هم که شده آدم شیم.من چمدون رو بستم و مامان و بابا هم نگران از اینکه من چطوری می تونم این سه روز رو تحمل کنم.شب ساعت 10 مسجد بودیم هوا بشدت گرم بود داخل مسجد دم کرده بود از اون همه کولر های دور مسجد فقط چند تاش سالم بودن که یه عده جولو همونا وا رفته بودن،یه جا دنج پیدا کردیم و نشستیم و شروع کردیم به باد زدن خودمون .برای نماز شب سیزده هم که طولانی بود من ایستاده داشتم از حال می رفتم و بعد نماز اومدم بیرون مسجد و سرمو گرفتم زیر شیر آب، که گفتن نباید بیرون از مسجد باشید و گرنه اعتکافتون قبول نیست.خلاصه جمعیت 450 نفری اونجا تا 3 ساعت بعد شد 300 نفر،حتی مسئول اونجا اعلام کرد هر کی می خواد می تونه بره و می گفت حالا شبه و هوا بهتره فردا ظهر آفتاب مستقیم به مسجد می زنه چون وسط بیابون بود.باور کنید اغراق نمی کنم ظهر نزدیک 50 درجه می شد.به منا گفتم نمی تونم بهت قول بدم بمونم شاید رفتم .اونم گفت که بمون و زشته برگردیم خونه و تحمل کن.ولی اونجا برای من غیر قابل تحمل شده بود، دیگه شتر که نبودیم.همه شا کی بودن که چرا رسیدگی نشده چون از قبل هم قرار بود تو همین مسجد مراسم باشه و لی کسی سعی نکرده بود امکانات رو فراهم کنه.نزدیک صبح بود که مسئولین محترم تصمیم گرفتن یه عده رو بفرستن مسجد دیگه که شاید کمی فضا قابل تحمل تر شه،اتوبوس اومد و 150 نفر رفتن جای دیگه .من داشتم بند و بساطمو جمع میکردم بزنم به چاک.که از اون یکی مسجده اومدن گفتن نمی شه یه عده اینجا یه عده اونجا ،همه وسایلشونو جمع کنن می ریم اون مسجده،باز همه شکایت و دعواو اتوبوس اومد و همه رو ریختن توش و بردن و منم از همون دم مسجد تاکسی گرفتم تا خونه .هوا اینقدر شرجی بود که انگار من دوش گرفته بودم .باور کنید زیر چشام گود رفته بود و حتما کلی لاغر کرده بودم.ساعت 7 صبح بود زنگ زدم زنگ زدم زنگ زدم داداشم که عمرا" پانمی شه درو وا کنه،خواهر کوچیکم هم روز قبل دانش آموزی رفته بود مکه.خلاصه بابا اومد درو وا کرد و من دست از پا دراز تر اومدم داخل انگار سالهای دور از خانه بود.تا عصر خوابیدم.بعد زنگ زدم به منا دیدم اونم برگشته.بعد از بچه هایی که اونجا بودن شنیدم اون مسجدی که بردنشون گرم تر و کوچیکتر بوده.من تا سه روز بعد همش تو فکر اونایی بودم که موندن و از خدا خواستم هر مرادی که دارن بهشون بده و مطمئنم که میده

 

چشم غروب
قاب
دریا
عکس
غرق

نخ شعر پاره شد.. کلماتش ریخت!!
شما هر جور دوست دارید دوباره وصلش کنید!

 

نظرات 25 + ارسال نظر
مریخی (بهروز) چهارشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 01:23 ق.ظ http://behrooz66.blogfa.com

سلام. من دفعه‌ی اول میام اینجا... آره خوبه به یاد کسی خوش باشیم و حالا میدونم کهحتی اگر یه طرفه باشه بازم خوبه! راستی یه چیز دیگه منم چند وقته یه وبلاگ شخصی دارم اگه ما رو قابل بدونی باهامون تبادل لینک کنی ممنون میشیم. اگه پایه بودی بیا وبلاگم خبرم کن.

[ بدون نام ] چهارشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 01:32 ق.ظ

رئ

افشین چهارشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 01:34 ق.ظ http://jam2006.blogsky.com

سلام دوست عزیز
لوگوی شما مدت طولانی هست که در وبلاگ من هست متاسفانه من فکر میکردم که شما لینک من رو در وبلاگت قرار دادی چون قبلا من این مطلب رو اعلام کرده بودم به شما.
امیدوارم این موضوع رو پیگیری کنی .

behshad ( Booter ) yahoo 7.5 چهارشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 01:41 ق.ظ http://www.booter-rasht.blogsky.com

salam dost aziz va Gol khobi wblaget ghashang bood va jaleb tonesty be man sar bezan va az barname haye yaho 7 final be khosos Boot DC Buzz Estefadeh kon va be dostanet moarefy kon montazeret hastam khosh hal shodam behshad bye

مریخی (بهروز) چهارشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 01:30 ب.ظ http://behrooz66.blogfa.com

سلام من لینکتو گذاشتم سعی کن هرچه سریعتر لینک منو بذاری. دمت گرم که اومدی وبلاگم، بازم به اینجا سر میزنم. فعلا...

ترش چهارشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 01:37 ب.ظ http://www.b-1736-el.blogsky.com

ترش چهارشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 01:45 ب.ظ http://www.b-1736-el.blogsky.com

سلام
خوبی؟
خسته نباشی امیدوارم سفر خوبی داشته بوده باشی و امیدوارم بهت خوش گذشته باشه.همون مسجد کزایی و میگما ولی فک نکنم بهت خوش گزشته باشه
در زمن دستتم درد نکنه که اومدی پیشم
۲باره بیایا
منتظرتم
خوش باشی
بابای

احسان پنج‌شنبه 16 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 06:59 ب.ظ http://www.ehsun.blogfa.com

سه روز آدم شدن... چی میشه گفت وقتی که خودمون هم خودمونو به آدمی قبول نداریم... چی میشه گفت وقتی تکلیف خودمونو روشن نمی کنیم که بابا بالاخره مسلمونیم؟ ملحدیم؟ آزاد اندیشیم ؟ ....
نه. چیزی نمیشه گفت...

عروسک کوکی جمعه 17 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 10:25 ق.ظ http://ninijooneman.blogfa.com

سلام سارا جان.....منم خیلی دوست داشتم برم این مراسم رو ....اما همیشه شنیده بودم که یک همچین مشکلاتی هست....بهتره صبر کنیم که بیفته تو بهار یا ÷اییز چون اگه زمستونم باشه اونوقت سردیه هوا اذیت می کنه......بهتر که برگشتی....واسه عبادت رفته بودی واسه خودکشی که نرفته بودی!

از تبار درد جمعه 17 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 05:52 ب.ظ http://www.tandis-tanhaee.blogsky.com

سلام
حال شما ؟بابا دیگه سایتون سنگین شده
تحویل نمی گیرین /.

فرزانه شنبه 18 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 12:14 ق.ظ http://www.shingsion.blogfa.com

سلام سارا خانم..
شنیدم تو مراسم اعتکاف مردم برای سرگرمی تخمه هم می شکنن.می شکنن؟!
زبان صادقی دارن نوشته هات.موفق باشی.
تا بعد.

افشین شنبه 18 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 01:39 ق.ظ http://jam2006.blogsky.com

سلام عزیز.
میلاد با سعادت آقامون صاحب الزمان رو تبریک میگم.
موفق باشی.

مهدی شنبه 18 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 10:52 ب.ظ http://shafeezargar.blogfa.com

سلام...
دوست من ظاهرا آدرس ای میلت اشتباهه. چند بار میل فرستادم برگشت خورد. دوباره آدرستو بهم بده...
نوشتتو میخونم و برمیگردم...
تابعد.

حیدر یکشنبه 19 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 12:26 ق.ظ http://architektboy.blogfa.com

سلام..
وبلاگ زیبائی دارید...
اگه وقت کردی بما هم سر بزن..
www.architektboy.blogfa.com

هیچ کس دوشنبه 20 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 04:30 ب.ظ http://nobody13.blogfa.com

Salam
khoshhal misham nazareto darbareye
sherham bedoonam

احمد دوشنبه 20 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 06:06 ب.ظ http://www.omidvartarinyar.blogfa.com

سلام
وبلاگه زیبایی دارین
خداحافظ همین حالا

سپیده سه‌شنبه 21 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 01:07 ق.ظ http://azhamechizazhameja.persianblog.com

خوب می نویسی .میایی بلینکیم؟

دنیا سه‌شنبه 21 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 08:31 ق.ظ http://afsanedonya.blogfa.com

سلام سارا جونم
خوبی؟
مرسی که امدی پیشم
خوشحالم کردی بازو منتظرتم

behshad ( Booter ) yahoo 7.5 پنج‌شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 01:29 ق.ظ http://www.booter-rasht.blogsky.com

salam Up shodesh aziz wblag moafagh bashy behshad bye

rasty man addet kardam moafagh bashy

وحید پنج‌شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 04:09 ب.ظ http://www.Only-Vahid.blogfa.com

سلام سارا جان امیدوارم حالت خوب باشه . وبلاگ جالبی داری خوشحال میشم به منم سر بزنی . من بازم بهت سر میزنم تا بعد بای [بدرود]

پینوکیو جمعه 24 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 06:25 ق.ظ http://pinochio1384.blogfa.com/

سلام
سارا جان
اصل هر چیزی نیت اون کاره
خوش بحالت
منو هم دعا کن

سرور جمعه 24 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 01:22 ب.ظ http://www.sorouronline.persianblog.com

سلام! نمی دونم چی باید بگم ،فقط کاش ما ها مذهب تحمیلی پدر و مادر هامون رو بیشتر می شناختیم...راستی می دونی اون موقع که تو داشتی اونجا له له می زدی، تو فضا داشتن چه کار می کردن؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

respina چهارشنبه 5 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 03:40 ب.ظ http://respina-khashen.blogfa.com

respina چهارشنبه 5 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 03:41 ب.ظ http://respina-khashen.blogfa.com

salam khili webloge khobi va matnhaye khobi dari va neveshty omidvaram hamsihe shad bashi va movafag
respinaaaaaaaa

[ بدون نام ] چهارشنبه 5 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 03:41 ب.ظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد