آدمک ها

و من خسته تراز همیشه از جستجوی خویش آمده ام

آدمک ها

و من خسته تراز همیشه از جستجوی خویش آمده ام

سال نو مبارک...

 

 

سال نو مبارک
خداوندا در این سالی که در پیش است
نمی دانم چه تقدیری مرا فرموده ای ؛ لیکن
در آغاز طلوع روشن سالی ؛ که می آید
کمک کن تا رها سازم ز خود
من کوله بار یک هزار و سیصد وهشتاد و هشت افسوس
هزار و سیصد وهشتادو هشت اندوه
خدایا مهربانم کن
تو چشمان مرا با نور خود بگشا
تو لبخند رضایت را عطایم کن
بفهمان زندگی زیباست
خداوندا ؛ تو راه سبز ایمان را نشانم ده
تو نیکی پیشه ام فرما
که راه حق صبورانه بپیمایم
و هرگز من نباشم از زیانکاران
رفیقا ؛ مهربانا ؛ عاشقم فرما
مرا در شط پر مهر گذشتت ؛ شست و شویم ده
تو پاکم کن ؛ قرارم ده
کریما ؛ دست های گرم و لبخندی عطایم کن
تو ای نزدیک تر از من به من
اینک مرا دریاب پناهم ده
عزیزا ؛ پاسدار حرمت هر لحظه ام فرما
تو ذکرت را عطایم کن
که با یادت دلم آرامش یابد
حبیبا قدردان خوبی ام فرما
تو گرداننده دل ها و چشمانم
تو ای تدبیر بر هر روز و هر شامم
تو چرخاننده احوال این دنیا
بگردان حال من را سوی آن حالی که می دانی
تو آرامش عطایم کن
تو ای آموزگار پاک خوبی ها
تو راه مهرورزی را نشانم ده
بگیر این دست تنهای مرا در دست پر مهرت
طبیبا ؛ ای که نامت مرهم دردم
شفایی مرحمت فرما
تو را می خوانمت اینک
اجابت کن مرا ای منتهای راه رهجویان
تو بر مینای این هستی
رضا بودن عطایم کن
که من همراه هر سختی
بجویم گوهر پنهان و زیبای گشایش را
خدایا مزه پاک عطش را بر لبان تشنه ام بنشان
بنوشان جرعه ای از آن طهور ناب روحانی
مرا مست می جام حضورت کن
برای محو تاریکی بسوزان جهل من را
شعله ام گردان
مرا در این زمان پر شر و غوغا
در این سرمای پر سوز و سکوت
سایه های سرد یاری کن
و با تدبیر پر مهرت
سحرگاهان سروش سبز سیمای سعادت ساز ساقی
هدیه ام فرما
خداوندا
نمی دانم چه تقدیری مرا فرموده ای اما
برای مردمان خوب این وادی
عطا فرما
هزار امید
هزار و سیصد آگاهی
هزار و سیصد و هشتاد بهروزی
هزار و سیصد و هشتاد و نه لبخند زیبا را
عطا فرما عطافرما

 

نظرات 10 + ارسال نظر
محمد بهرامی سه‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 10:29 ق.ظ http://www.romancelove.blogsky.com

سلام ممنونم که بهم سر زدی
انشالله سالی خوبی را در پیش داشته باشی
زیبا بود
بای
راستی لینکت کردم

قطار اسپانیایی سه‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 11:02 ق.ظ http://www.spanishtrain.tk

پاسخ سوالی که در وبلاگم پرسیدید رو همون‌جا دادم... :)
از حضورتون ممنون.

ramen سه‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 12:59 ب.ظ http://pcc2010.mihanblog.com/

سلام دوست عزیز وب جالبی داری اگه با تبادل لینک موافقی منو بنام وب عمومی لینک کن وخبر بده

رامین سه‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 11:11 ب.ظ http://pcc2010.mihanblog.com/

سلام دوست عزیز شما که میتوید منو لینک کنید کاری نداره که میتونی منو بزاری تو پیوند ه یا پینود روازنه

ruth چهارشنبه 18 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 11:47 ق.ظ http://ruth.blogfa.com

ادمک اخر دنیاست بخند ادمک مرگ همین جاست بخنننننند
ادمک خر نشوی گریه کنی کل دنیا سراب است بخند
ان خدایی که بزرگش خواندی به خدا مثل تو تنهاست بخند
نگاه زیباست که زیبا میبیند
میسی گلممممم

محیا . م پنج‌شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 10:57 ق.ظ http://eshgh-nekbat.blogfa.com/

دستم به زیاد نمیره !!!!!!!

محمد بهرامی جمعه 20 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 11:07 ب.ظ http://www.romancelove.blogsky.com

سلام اومدم ببینم آپ نکردی سلامی هم عرض کردم
بای

فاطمه اختصاری سه‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 08:07 ب.ظ http://havakesh3.persianblog.ir

سلام
دعوتید به صرف یک بحث فمینیستی و سیب زمینی:
بعد از 9 ماه
با یک شعر جدید و کلی خبر و مطلب
«فاطمه اختصاری» به روز کرد

خبر چاپ کتابم:
«یک بحث فمینیستی قبل از پختن سیب زمینی ها»
و قرار دیدارمان
در نمایشگاه کتاب امسال:
. . . . انتشارات «سخن گستر»

خبر کامل چاپ کتاب چند تن از مطرح ترین شاعران جوان:
دکتر سید مهدی موسوی/ وحید نجفی/ الهام میزبان
محمد حسینی مقدم/ محمد ارثی زاد
شهرام میرزایی/ مینا ارشدی

راستی
طرح جلد کتاب را هم حتما در وبلاگ ببینید!
و کلی مطلب از همه جا و هیچ جا...
از الان منتطر دیدارتان در نمایشگاه هستم
نه برای فروختن کتاب
برای حرف زدن و ادبیات
برای شعر...

منتظرم...

میزبان چهارشنبه 25 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 04:47 ب.ظ http://www.daavatname.blogfa.com

سلااااااااااااااااااام به دوست خوب و با ذوق سلیقه و قریحه شعری بالا

خوبی سار راستش من برای اولین باری هست که به وبلاگ یه همشهری میام البته اینم بگم من تا حالا از کسی این همه تعریف نکردم پس قدر خودت رو بدون ( شوخی کردم به دل نگیر ) از شعرت فوق العاده لذت بردم به جون هر چی لوتیه راست میگم به جون بچه های مولوی سنت آپ، کوت شیخ بازار صفا طالقانی شنه هرزگووین و محرزی و کوی آریا دارم راستش رو میگم تا به حل اینقدر ذوق نکرده بودم ولی خیلی خوشحالم میدونی برای چی ؟؟ برای اینکه این شعر رو با اینکه نمیدونم از کیه ولی برای بار اول از وبلاگ یه همشهری خودم خوندمش و از خدا میخوام که این شعر و شما گفته باشین تا خوشحالیم بیشتر بشه راستی اگه دعوتتون کنم به وبلاگم سر میزنین ؟؟


خوشحال میشم تشریف بیارین راستی ما هم از اهالیه بازار صفا هستیم یعنی من به جون خودمون هم قسم خوردم خیابان ناصر خسر دیگه بیشتر نمیگم تا لو نرم که من کیم

محمد بهرامی جمعه 27 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 07:52 ب.ظ http://www.romancelove.blogsky.com

سلام من اپم شما هم اپ کن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد