از من می پرسند که چگونه دیوانه شدم.
چنین روی داد:
یک روز،بسیار پیش از آن که خدایان بسیار به دنیا بیایند،از خوابی عمیق بیدار شدم و دیدم که همه ی نقاب هایم را دزدیده اند
_همان هفت نقابی که خودم ساخته بودم و در هفت زندگی ام بر چهره می گذاشتم.
پس بی نقاب در کوچه های پُر از مردم دویدم و فریاد زدم «دزد،دزد،دزدان نابکار»
مردان و زنان بر من خندیدند و پاره ای از آنها از ترس من به خانه هایشان پناه بردند.
هنگامی که به بازار رسیدم،جوانی که بر سر بامی ایستاده بود فریاد بر آورد«این مرد دیوانه است»
من سر برداشتم که او را ببینم؛
خورشید نخستین بار چهره ی برهنه ام را بوسیدو من از عشق خورشید مشتعل شدم،و دیگر به نقاب هایم نیازی نداشتم
و گویی در حال خلسه فریاد زدم«رحمت،رحمت بر دزدانی که نقاب های مرا بردند»
چنین بود که من دیوانه شدم.
و از برکت دیوانگی هم به آزادی و هم به امنیت رسیده ام؛
آزادیِ تنهایی ،و امنیت از فهمیده شدن،
زیرا کسانی که ما را می فهمند چیزی را در وجود ما به اسارت می گیرند.
ولی مبادا که از این امنیت،زیاد غره شوم.
حتی یک دزد هم در زندان از دزد دیگر در امان است........
سلام
مطلب زیبایی بود آزاده دیوانه!
مرسی که سر زدی بازم بیا پیش خودم...
سلام سارای عزیز
ممنون که بازم بهم سر زدی
خب کتاب قشنگ که خیلی سراغ دارم
یکی اش خانوم نوشته مسعود بهنود در مورد زندگی نوه مظفرالدین شاه (البته فکر نمیکنم این داستان واقعی باشه) که خیلی هیجان داره
تمام کتابای سیدنی شلدون
طوطی (که واقعیه و آخرین سالهای زندگی نادر شاه افشاره)
سینوهه.
کنیز ملکه مصر.(زندگی شرمیون کنیز کلئوپاترا)
دالان بهشت(رمان ایرانی خیلی قشنگ)
سنگی برگوری ( جلال آل احمد)
صحرای محشر (جمالزاده)
همینا کافیه؟:D
salam
merc ke sar zadi bazam bia
lonk kon khabaram kon
felan bYe
مرسی که به من سر زدی
اگر خواستی تبادل لینک کنی بهم بگو
متنش خوب بود...ولی به نظر من اگه این اسمش دیوونگیه پس دیوونگی چیز خوبیه!
سلام
از اینکه به من سر زدی ممنون
نوشته ی جالبیه :
من مست و تو دیوانه مارا که برد خانه
در شهر یکی کس را هوشیار نمیبینی
هر یک بتر از دیگر شوریده و دیوانه.
و در مورد دفتر مشق هم نظر جالبیه
و در آخر ؛ چون آدمک زنجیر بر دست و پایم از پنجه ی تقدیر من کی رهایم.
شاد باشی
من اینه برای خودت گفتم
شاید از طریق وبلاگ من که (خیلی زیباست) به وبلاگ شما هم سر بزنن
میدونی دیونه کیه... دیونه یعنی هر کسی که برای خودش یه دنیایی داره. یعنی هر کسی که با افتخار از دیگران تقلید نمیکنه. یعنی هر کسی که دلش میخواد خودش تشخیص بده...
نترس هرچه قدر هم وب تو زشت باشه همون اسم وب من رو که به بینند مییان به وب من
بای
دفعی دیگه که خواستی نظر بدی ایدی تو هم بنویس
سلام سارا جون خوبی ... ۵ شنبه ساعت ۶.۳۰ تالار برنامه هست شب شعر .. من مجری هستم ... بیای خوشحال می شم ... فعلا .. گودبای لیدی
سلام سارا جون....خوبی؟؟؟؟؟؟؟؟/
دلم خیلی خیلی واست تنگ شده .......به خدا اصلا نمیام تو نت.. دیگه حسش نیست......قهر نکن دیگه :ی
فک کنم مطلب از جبران بود درسته؟
خیلی قشنگ بود
اخه مگر وبلاگ تو چی داره که من بخوام بهش حسودی کنم
تازه من میتونم در زمینه ی امنیت وبلاگت هم با هات همکاری کنم
ایدی
بای
اشکال نداره ایدی تو دیگران هم به بینند؟
نظرت رو تاید کنم یا نه؟
راستی حس نمیکنی جای لینک من در لینکستان تو خالی هست؟