آن شب که خدابرجستگیهای صورتی رابربدنت میتراشید بهشت لبریزازبهارنارنج بود. خانه ی کاه پوش غریزه ام پرازنرگس شده. آغوش بی حجاب میخواهم. آری میوه ی ممنوعه ی من مدتیست بالغ شده.
پ.ن:
چیزی برای گفتن و نوشتن ندارم ...
خفه شو !
با خودم بودم .
سارااا
یکشنبه 24 مردادماه سال 1389 ساعت 06:52 ب.ظ
« باید به فراروی خویشش عشق ورزید ! پس نخست عشق ورزیدن آموزید ! و بهر این می باید جام تلخ عشقتان را بنوشید ! در جام بهین عشق ها نیز تلخی هست . و این سان شوق به ابرانسان را بر می انگیزد . این سان در تو ، ای آفریننده ، تشنگی می انگیزد .» - نیچه -
سلام...نبودی نگرانت شدیم تا اومدی و خوشحالمون کردی... ساده باشیم ساده باشیم چه در باجه ی یک بانک چه در زیر درخت... به آینه سر بزن تا بگوید در چه حالی هستی...منتظرتم[گل]
منجر به زن
سهشنبه 26 مردادماه سال 1389 ساعت 12:58 ب.ظ
خانه ی دوست کجاست؟ چه کسی می پرسید خانه ی دوست زمانی به پس کوچه ی تنهایی بود با دری باز، و یک پنجره ی رو به خدا باغچه ای داشت پر از اطلسی همدردی بوی عطر دل پاک، همه جا حس می شد تک درخت ته باغ، پُر ز برگ دلِ خوش که به آهنگ نسیم سحری می رقصید
تو بلوط منتظر حضورتون هستم برقرار باشی
مسعود
چهارشنبه 27 مردادماه سال 1389 ساعت 11:25 ب.ظ
چه قالب قشنگی
چه جالب
واقعا ما بازیچه دست مرداییم
هرجور بخوانمیچرخوننمون
توپ بودعکستم ۲۰ بود
سلام مهربون
آغوش بی حجاب میخواهم
آری میوه ی ممنوعه ی من مدتیست بالغ شده
از خوندن مطلبت شگفت زده شدم واقعا عالی بود
امیدوارم میوه ممنوعه ات را به آغوش بکشی
تو بلوط منتظر حضورتم
پیروز باشی
مطلبت خیلی قشنگ و پخته بود
موفق باشی
« باید به فراروی خویشش عشق ورزید ! پس نخست عشق ورزیدن آموزید ! و بهر این می باید جام تلخ عشقتان را بنوشید !
در جام بهین عشق ها نیز تلخی هست . و این سان شوق به ابرانسان را بر می انگیزد . این سان در تو ، ای آفریننده ، تشنگی می انگیزد .» - نیچه -
قسمت سومش که از خودت بود جالب بود
مرا از خوردن تو منع کردند
سزای خوردن تو خوردن آتش است
سلام...نبودی نگرانت شدیم تا اومدی و خوشحالمون کردی...
ساده باشیم ساده باشیم چه در باجه ی یک بانک چه در زیر درخت...
به آینه سر بزن تا بگوید در چه حالی هستی...منتظرتم[گل]
اری بخند تا دنیا .......
سلام عزیز
خانه ی دوست کجاست؟
چه کسی می پرسید
خانه ی دوست زمانی به پس کوچه ی تنهایی بود
با دری باز، و یک پنجره ی رو به خدا
باغچه ای داشت پر از اطلسی همدردی
بوی عطر دل پاک، همه جا حس می شد
تک درخت ته باغ، پُر ز برگ دلِ خوش
که به آهنگ نسیم سحری می رقصید
تو بلوط منتظر حضورتون هستم
برقرار باشی
سلام دخترم تو هنوز زنده ای ؟ شناختی؟؟
موفق باشی عزیز !
سلام
قشنگه ولی آهنگت خیلی عذاب دهندست
سارا جون آغوش بی حجاب خواستی بگو خودم در خدمتم
شوخی کردم عزیز. خوشحال شدم آپتو دیدم. منم میکنم به زودی