خودش اعتراف کرد اینو نوشته بود: (نوشته هاش رو توی گیومه می ذارم) """""""از خودم راضی ام که گیجت کردم به اون بنده خدای بالایی کاری نداشته باش اون نیست دیگه مزاحمت نمیشم
سلام مهربون امیدوارم سالروز میلادت سرآغازی باشد برای رفتن یک قدم به جلو قدمی که شما را تا بی نهایت خوشبختی و به روزی هدایت می کند
هنگامی دستم را دراز کردم که دستی نبود هنگامی لب به زمزمه گشودم که مخاطبی نداشتم و هنگامی تشنه آتش شدم، که در برابرم دریا بود و دربا و دریا …! دکتر شریعتی
در انتظار حضورتان هستم با یک پست شاید خواندنی پیروز باشی و خشنود[گل]
برویم به طعم اولین بوسهی جنینی/ به تاریکی مبهم دیوارهی پلک/ به غواصی در سیاهچالهی رحم/ طرح چندین چهره بر قابهای آویختهی خواب آلود/ نقش اولین خطوط بر عریانیام/ یادم هست.. همهی نگاهم به نقطهای بود که مرا به سوی خود می برد/ و یادم هست خوب یادم هست که از آن/ نور عجیبی به درون خانهام می تابید/ حالا من به دنبال نقوش تنهاییام/ و به دنبال ماهیهای سرخی که در رحم با من شنا می کردند/ پشت صداها و نگاههایم/ به دنبال آن نقطهی امن جنینی می گردم/ و خیال می کنم به درون انگشتهایم فرورفته است/ و خیال می کنم نقاشی را بر دیوارهای ذهنم دوست دارم/ و باید صدای باران را که انگشتهایم را خیس می کند/ از ذهن گوشماهیهای مغمومم بیرون بیاورم/ تولدت مبارک عزیزم...
سلام دوست من

مرسی
آخی خیالم راحت شد
شبو نخوابیدم
خوابمم نمی یاد
دوباره سلام
کدوم توهم؟؟
اینو نوشتی؟
"در موردتوهمت باید بگم من اونی نیستم که فک کردی"
دارم گیج می شم
برای تولد متن متفاوت و حقیقتا زیبایی بود.
ممنون
و تولدت مبارک...
تولد دوباره؟
شاید وقتی دیگر...
آجیییییییییییییییییییییییییییییییییییی
تولدت مبارککککککککککککککککککککک
داری منو اذیت می کنی؟؟
جدی امروز تولدتونه؟؟
!
تبریک میگم
ایشالله 99999999999999999999 ساله بشین
تو رو خدا راستشو بگو تو الان به اسم "من" کامنت نذاشتی؟
نوشته:
"نمی بخشمت هیچ وقت دوست قدیمی تو ب...."
تو رو خدا اگه تو هستی بگو
وگرنه این روزها حال غصه خوردن رو ندارم
شرمنده تو رو خدا
فهمیدم که شما نیستی
خودش اعتراف کرد
اینو نوشته بود:
(نوشته هاش رو توی گیومه می ذارم)
"""""""از خودم راضی ام که گیجت کردم به اون بنده خدای بالایی کاری نداشته باش اون نیست
دیگه مزاحمت نمیشم
فقط خواستم بدونی ...خداحافظ""""""""""
از شما واقعا معذرت می خوام
الان باید حلالیت بطلبم از شما
چون مزاحمتون شدم
سلام مهربون
امیدوارم سالروز میلادت سرآغازی باشد برای رفتن یک قدم به جلو قدمی که شما را تا بی نهایت خوشبختی و به روزی هدایت می کند
هنگامی دستم را دراز کردم که دستی نبود
هنگامی لب به زمزمه گشودم که مخاطبی نداشتم
و هنگامی تشنه آتش شدم،
که در برابرم دریا بود و دربا و دریا …! دکتر شریعتی
در انتظار حضورتان هستم با یک پست شاید خواندنی
پیروز باشی و خشنود[گل]
سلام سارا جونییییییییییییییییییییییییم تولدت مبارک صبح بهت اس دادم کاشکی که ۱۰۰ سال شی نه ۱۲۰ ساله شی نه ۱۲۰ کمه همیییییشه زنده
باشی
تولد مبارک عزیزم...ایشا..هر چقدر عمر میکنی با عزت زندگی کنی
سلام.مبارک مبارک...زودتر می گفتی یه هدیه واست یخرم بیا گل برات می فرستم تا همیشه زندگیت گلباران باشه...گل گل گل
تولدت مبارک باعشق
مبارک عزیزم.هزارتااااااااااااااااااااااا
برادر جان!
با سپاس از توجهی که به صفحه ی من داری ،مدتی گرفتار آمده ام و در بند . تا رهایی دیر به دیر می آیم
شاد و پیروز باشی
دلم تولد می خواهد .
زایشی دوباره از .. . خودم
( ببخشید این تم رو از روی آهنگ « فریدون » ساختی؟ قشنگه ولی من دوسش ندارم )
هه
سلام دوست گلم
مدتی بود بهت سر نمی زدم
خوبی؟
فقط خواستم حالتو بپرسم
برویم به طعم اولین بوسهی جنینی/
به تاریکی مبهم دیوارهی پلک/
به غواصی در سیاهچالهی رحم/
طرح چندین چهره بر قابهای آویختهی خواب آلود/
نقش اولین خطوط بر عریانیام/
یادم هست..
همهی نگاهم به نقطهای بود که مرا به سوی خود می برد/
و یادم هست خوب یادم هست که از آن/
نور عجیبی به درون خانهام می تابید/
حالا من به دنبال نقوش تنهاییام/
و به دنبال ماهیهای سرخی که در رحم با من شنا می کردند/
پشت صداها و نگاههایم/
به دنبال آن نقطهی امن جنینی می گردم/
و خیال می کنم به درون انگشتهایم فرورفته است/
و خیال می کنم نقاشی را بر دیوارهای ذهنم دوست دارم/
و باید صدای باران را که انگشتهایم را خیس می کند/
از ذهن گوشماهیهای مغمومم بیرون بیاورم/
تولدت مبارک عزیزم...
من دلم مرگ میخواد اونوقت تو دلت زایشی دوباره؟؟؟
تولدت مبارک...
سلام
وبلاگ قشنگی دارید. از خوندن شعرها و مطالبتون لذت می برم.
دلم میخواد عکسی رو که واسه تولد گذاشتیدداشته باشم. برام می فرستیدش؟
ممنون میشم.